قایق تو شکسته بود ،تنت نحیف و خسته بود ،
فانوس دریائیت شدم ، عشق اهورایت شدم
گذشتم از هر هوسی تا تو به مقصد برسی
اما بجاش تو بد شدی از من وعشقم رد شدی
به من یه پشت پا زدی تهمت ناروا زدی
اون روزا که تو جنگلها، ترسیده بودی بی صدا ،
بین درختهای بزرگ ، میون گله گله گرگ ،
گذشتم از جون خودم طعمه دشمنات شدم
با تکه پاره های من ، روزای تو ساخته شدند
اما بجاش تو بد شدی از من و عشقم رد شدی
به من یه پشت پا زدی ، تهمت ناروا زدی
سلام. ممنون که به من سرزدی. اگر حوصله داشتی اینجا هم سر بزن. من خیلی نگا کردم ولی کد لوگوتو ندیدم وگرنه تو وبلاگم می ذاشتم. اگر کدشو داری بده برات بزارم. وبلاگتم خیلی جالبه. شعرها و مطالب جالبی داره . موفق باشی.
سلام مهدی جان.ممنون از حسن نظرت و لطفی که داری.وممنون که بهم سر زدی.وبلاگ خیلی خیلی زیبایی داری.مطالبت واقعا؛ خوندنی و جالب هستن.من اپم.منتظر حضور گرمتم.موفق باشی.خدانگهدار