(( او می گفت: سعی کن زندگی کنی ؛ به خاطر آوردن سهم پیرهاست.
شاید عشق ما را پیش از موعد پیر می کند و هنگامی جوان می کند که جوانی ما از دست
رفته است. اما چطور می شود، آن لحظات را به خاطر نیاورد...؟!
برای همین است که می نویسم؛ برای اینکه غم را به حزن تبدیل کنم و تنهایی را به خاطره
برای اینکه وقتی داستانم تمام شد، آنرا به رودخانه پیدرا پرتاب کنم، آنوقت، همانطوریکه یک
قدیسه گفته است: آبها، آنچه را که آتش نوشته است، خاموش خواهند کرد.
همه داستانهای عاشقانه، به هم شبیه هستند... ))
salam
vebloge khoshkelie
movafagh bashi
be manam sar bezan har chand kheili naghese hanooz natoonesam roosh vaght bezaram
nazaram yadet nare
mer30
salam kheyli jalebe agha mahdi , oon ke osesh dari (sorati yani chi?
راستی به منم سر بزن همشهری
man u ro link kardam albate age eshkali nadashte bashe
khoshhal misham toam mano link koni
salam bebakhshid tayid nazareton yekam dir shod yekocholo moshkel pish omade bod dar har hal bebakhshid bazam behem sar bezan
salam weblogam kheyli taghir karde khoshhal misham sar bezanid
سلام با شما موافقم تمام داستانهای عاشقانه بهم شبیه هستند و به نظر من شباهتشان در این است که با خودخواهی و غرور همه چیز از بین می رود موفق باشید من به روز هستم سر بزنید.